-
رمان راز یک سناریو
دوشنبه 11 بهمن 1395 21:20
این رمان خیلی خیلی قشنگ بود و پر مفهوم.... پیشنهاد می کنم حتما بخونید.... خیلی چیزها یادتون می ده... با دنیای واقعی رو به روت می کنه....
-
نقاشی
دوشنبه 4 بهمن 1395 17:43
تازگی ها حس می کنم بی نهایت به نقاشی رغبت پیدا کردم.... یه جوریه.... انگار تو رو از دنیا اطرافت دور می کنه... به نظرم اگه کسی در این زمینه استعداد داره حتما امتحانش کنه.. به قول پسر عموم فاز می ده
-
یه اهنگ قشنگ
پنجشنبه 30 دی 1395 20:13
اهنگ خاطرات تو از سیروان خسروی فوق العاده است حتما گوش کنید
-
دلتنگی
پنجشنبه 23 دی 1395 20:29
گاهی اوقات دلت برای یکی تنگ می شود ولی هر چی فکر می کنی نمی دونی اون یه نفر کیه.....گاهی اوقات حوصله هیشکی رو تو دنیا نداری حتی عزیزترین کسانت.....گاهی اوقات از هر چیزی که یه زمانی برات قشنگ ترین چیزهای زنگیت بود زده می شی.... اون وقت که فقط دلت یه آغوش می خواد که به روت باز باشه تا تو هر چقدر دلت می خواد توش گریه کنی...
-
رمان در همسایگی گودزیلا
دوشنبه 20 دی 1395 17:16
این رمان رو تازه خوندم خیلی قشنگه این رمان رو می تونید در وبلاگ زیر به صورت آنلاین بخونید Www.starsgirl1234.blogfa.com
-
بازگشت دوباره
پنجشنبه 16 دی 1395 12:49
الان که دارم اینو می نویسم یه دختر دانشجو شدم.... همه چیز در زندگی من دچار تغییر شده..... عجیبه ...می دونم ولی دیگه عاشق هیشکی نیستم از امروز می خوام با یه دنیای جدید و خیالی رو به رو شید دنیای رمان واقعا لذت بخشه
-
یه عاشق
پنجشنبه 24 اردیبهشت 1394 18:24
هفته پیش دقیقا همین موقع ها بود که مرحله دوم المپیاد رو دادم ..... خوب دادم .....امید ته قلبم فلاشر می زنه....و الان تنها کاری که از من بر می یاد اینه که به خدا توکل کنم.... به امید این که خدا عشقم رو بهم برگدونه....
-
وفای به عهد
جمعه 29 اسفند 1393 19:22
امروز آخرین روز سال 93 است، یک سال و سه ماه از آخرین دیدار ما می گذرد..... اما ..... سخت ترین روز های عمرم بود..... دلتنگی سخت ترین درد دنیاست..... غیر قابل وصف..... و من هنوز چشم به راهم....
-
خنده تلخ
دوشنبه 6 بهمن 1393 17:40
خنده ی تلخ من از گریه غم انگیز ترست کارم از گریه گذشته بدان می خندم
-
دلتنگی
پنجشنبه 4 دی 1393 21:03
صدای پای گذر زمان رو می شنوم..... دلم برا لحظه های خوش با او بودن تنگ شده......
-
صبر
پنجشنبه 15 آبان 1393 12:41
حرفی ندارم جز: اندکی صبر سحر نزدیک است.....
-
دارم از استرس می میرم!!!!
جمعه 23 خرداد 1393 11:49
تا دوشنبه جواب المپیاد ها می یاد !!!!! خیلی نگرانم...... انگار این قلبم عین توپ تو سینم بالا و پایین می پره...... اما امیدوارم......به خدا ایمان دارم و میدونم که بهترین چیزها رو تو زندگی برام رقم می زنه.....
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 21 خرداد 1393 14:58
راستی یه آهنگ خیلی قشنگ از مرتضی پاشایی شنیدم .... اینم برای دانلود: نفس
-
پایان سال دوم
چهارشنبه 21 خرداد 1393 14:49
امروز آخرین امتحان سال دوم هم دادم و سال دوم دبیرستانم هم با همه خوبی و بیی هاش تموم شد..... خیلی سال پرکار و البته پر از تجربه های به یاد ماندنی بود......به خصوص که یه سری آدم ها اومدم تو زندگیم که زندگیم رو شخم زدند و دنیام رو زیر و رو کردند......من امسال خیلی عوض شدم...... ترسو بودم ، شجاع شدم.... تنبل بودم ، پرکار...
-
بی حوصله
پنجشنبه 1 خرداد 1393 21:16
نمی دونم چرا این قدر تازگی ها بی حوصله شدم.... اصلا حال و حوصله درس خوندن رو ندارم...... دلم می خواد بشینم گریه کنم........ فصل امتحاناتو این همه درس نخوده......... دیگه حتی نمی تونم بشینم باسه این چیزا گریه کنم .....آخه این داداش بی شعورم به جای این که منو دل داری بده بگه خواهر گلم عیب نداره ، ناراحت نباش ، میشینه...
-
زندگی نو
چهارشنبه 24 اردیبهشت 1393 21:08
بعضی اوقات بعضی از آدم ها رو از دور میبینی و بهشون حسودیت میشه....خیلی خجالت آوره....اما بالاخره همه ی آدم ها به یه چیزی حسودیشون میشه....حالا منم به به یکی حسودیم میشد....اما الان یه چند وقتی میشه تازه شناختمش که عجب دختر فوق العاده ای!!!! به خاطر همینم هست که تصمیم گرفتم مثله اون بشم.... مهربون....خوش...
-
به اینم می گن شانس؟؟؟
پنجشنبه 11 اردیبهشت 1393 20:07
امروز امتحان مرحله دو رو هم دادم....و اتفاقا هم گند زدم.... ولی واقعا چرا؟؟؟ من خیلی برا این امتحان تلاش کردم ؛ اما نتیجه اون چیزی نشد که من دلم می خواست.... بعضی اوقات آدم تلاشش رو می کنه تا به اون چیزی که می خواد برسه ولی خوب جلوی تقدیر رو که نمی شه بگیریم.... تازه من برای این امتحان نیست که خیلی ناراحتم...واسه اینه...
-
موقعیت حساس
جمعه 5 اردیبهشت 1393 12:11
این هفته یکی از مهم ترین هفته های زندگیمه!!!! پنج شنبه مرحله دوم برگزار می شه و به امید خدا آینده من رقم می خوره.... می خوام این هفته بترکونم .....میشه گفت که ته دلم یه جورایی مطمئنم و امید دارم که قبول میشم..... البته بستگی داره که قسمتم چی باشه....تو همه جای زندگی بهش توکل کردم و خودش جوابم رو داده.... پس این بار هم...
-
دل شکسته
پنجشنبه 21 فروردین 1393 21:36
نمی دونم چرا ولی بعضی روزها واقعا دلم می گیره... تازگی ها این طوری شدم...قبلا ها این طوری نبودم...اون یه نفری که قرار بود از دلم بره هنوز که هنوزه از دلم نرفته و هر روز صبح از غم این درد به خودم می پیچم و صدام در نمی یاد...نمی دونم شاید هم به خاطر این باشه که فشار درس های مدرسه خیلی زیاد شده و کمتر وقت می کنم که تفریح...
-
پر از خالی
یکشنبه 17 فروردین 1393 21:07
کاش هیچ وقت چیزی به نام احساس وجود نداشت..... چقدر خوب می شد ، مگه نه؟؟؟؟ نمی دونم چرا ، ولی تازگی ها از هر چی کلمه ی احساس و احساسات و عشق و... واقعا بدم می یاد... شاید به خاطر اینه که وقتی احساسی می شی ، احساست نمی ذاره که به اون راهی بری که عقلت می گه.... اما الان از یه چیزی خیلی خوشحالم ، اونم اینه که تا حدودی...
-
سال نو
پنجشنبه 29 اسفند 1392 13:24
اول از همه عیدتون مبارک!!!! سال نو منتظره...پشت در وایستاده تا جاش رو با سال کهنه عوض کنه.... فرصت خوبیه تا قبل از این که جاشون رو با هم عوض کنند ما هم دلامون رو یه تکونی بدیم.... به سالی که گذشت فکر کنیم....و امیدوار برای شروع سال جدید باشیم.... برا ظهور آقامون هم دعا کنیم.... "اللهم عجل لولیک الفرج"
-
نتایج
چهارشنبه 28 اسفند 1392 10:11
بالاخره نتایج دیروز اومد.... خیلی خوشحال شدم.... اصلا فکرش رو هم نمی کردم که قبول شم.... "خدایا شکرت....."
-
پایان انتظار
دوشنبه 26 اسفند 1392 19:28
فردا قراره اون چیزی که منتظرش بودم بیاد تو رو خدا برام دعا کنید!!!!
-
تنهایی
یکشنبه 25 اسفند 1392 19:44
یک جمله خیلی قشنگ: "تو ، او را دوست داری ، و او دیگری را، و دیگری ،دیگری را ؛ و در این میان همه تنهاییم"
-
بیداری
شنبه 24 اسفند 1392 19:57
امروز یکی از متن های دکتر شریعتی رو خوندم ؛ خیلی پر معنا بود.... متنی با این مضمون بود: خدایا: به علمای ما مسوولیت، وبه عوام ما علم،و به مومنان ما روشنایی، و به روشنفکران ما ایمان، و به متعصبین ما فهم، وبه فهمیدگان ما تعصب، وبه زنان ما شعور، وبه مردان ما شرف، و به پیران ما آگاهی، و به جوانان ما اصلت، و به خفتگان ما...
-
پایان سال
جمعه 23 اسفند 1392 19:15
چند روز دیگه سال 92 هم تمام میشه.... سال سختی بود ....سالی پر از سختی ها و شیرینی ها....پر از فراز و نشیب ها.....پر از شادی ها و غم ها..... نمی دونم واقعا امسال رو چطوری گذروندم،اما واقعا از زندگی راضیم.... اخه من امسال به واسطه یکی از معلم هامون خیلی تغییر کردم....با این که مدت زمان کمی با من بود و سن خیلی کمی هم...
-
پاره ای از کویریات
چهارشنبه 21 اسفند 1392 19:37
"دوست داشتن" از "عشق" برتر است؛عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی.اما دوست داشتن،پیوندی خودآگاه و از روی بصیرت روشن وزلال. عشق بیشتر از غریزه آب می خورد؛و هرچه از غریزه سر زند،بی ارزش است.و دوست داشتن از روح طلوع می کند، و تا هر جا که یک روح ارتفاع دارد، دوست داشتن نیز، همگام با آن اوج می...
-
اندیشه های نو
سهشنبه 20 اسفند 1392 19:53
آدم وقتی تو سن 15-18 سالگی همش دنبال خودشه.... دنبال این که کیه؟؟؟چرا به این دنیا اومده؟؟؟اصلا از کجا اومده؟؟ امروز یه کتابی از یکی از دوستام گرفتم که خیلی روم تاثیر گذاشت ... به شما هم پیشنهاد می کنم بخونید.... "کتاب کویریت دکتر شریعتی"
-
خیر و شر
دوشنبه 19 اسفند 1392 21:31
سال ها پیش خیر و شر برای شنا کردن به دریا رفتند؛اما شر زودتر از آب بیرون آمد و لباس های خیر را پوشید و خیر برای این که برهنه نماند مجبور شد لباس های شر را بپوشد. و حالا سال هاست که آدم ها خیر و شر را با هم اشتباه می گیرند. من هم همین جوری ام.خیلی وقت ها این دو را عوضی می گیرم.همیشه اتفاق هایی بوده که اول خیال کرده ام...
-
اشتباه خنده دار
یکشنبه 18 اسفند 1392 20:14
دیروز یه جمله ای تو وبلاگ یکی از معلم هامون خوندم(البته تو نظرات بود) جمله این بود: "شکر این قهوه تلخ زندگی دوست داشتنه!!" کلمه اول رو من اشتباه خوندم.... امروز که رفتم مدرسه برا دوستام این جمله رو گفتم... دوستام گفتند که داری اشتباه می کنی اما من با کمال پرویی روی اشتباهم پافشاری می کردم ... اما در آخر...