ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
کاش هیچ وقت چیزی به نام احساس وجود نداشت.....
چقدر خوب می شد ، مگه نه؟؟؟؟
نمی دونم چرا ، ولی تازگی ها از هر چی کلمه ی احساس و احساسات و عشق و... واقعا بدم می یاد...
شاید به خاطر اینه که وقتی احساسی می شی ، احساست نمی ذاره که به اون راهی بری که عقلت می گه....
اما الان از یه چیزی خیلی خوشحالم ، اونم اینه که تا حدودی تونستم هر کی تو دلم هستش رو هم از ذهنم و هم از دلم بیرون کنم جز یه نفر!!!!!و میشه گفت که الان تقریبا دلم پر از خالی شده....
خدایا ممنونم ازت که همیشه این قدر کمکم می کنی...