رد پای عبور

این که من کیم سوالیه که می خوام بهش برسم....

رد پای عبور

این که من کیم سوالیه که می خوام بهش برسم....

بازگشت دوباره

الان که دارم اینو می نویسم یه دختر دانشجو شدم....

همه چیز در زندگی من دچار تغییر شده.....

عجیبه ...می دونم ولی دیگه عاشق هیشکی نیستم

از امروز می خوام با یه دنیای جدید و خیالی رو به رو شید

دنیای رمان

واقعا لذت بخشه

یه عاشق

هفته پیش دقیقا همین موقع ها بود که مرحله دوم المپیاد رو دادم .....

خوب دادم .....امید ته قلبم فلاشر می زنه....و الان تنها کاری که از من بر می یاد اینه که به خدا توکل کنم....

به امید این که خدا عشقم رو بهم برگدونه....

وفای به عهد

امروز آخرین روز سال 93 است، یک سال و سه ماه از آخرین دیدار ما می گذرد.....

اما .....

سخت ترین روز های عمرم بود.....

دلتنگی سخت ترین درد دنیاست.....

غیر قابل وصف.....

و من هنوز چشم به راهم....

خنده تلخ


خنده ی تلخ من از گریه غم انگیز ترست

                             کارم از گریه گذشته بدان می خندم

دلتنگی

صدای پای گذر زمان رو می شنوم..... 

دلم برا لحظه های خوش با او بودن تنگ شده......